اسرار اذان و اقامه - استاد سعادت فر - قسمت سوم از هفتاد دو

serr-azan-eqameh-saadarfar-c03-www.azangoo.ir

 در ادامه جلسات گذشتۀ سلسله گفتارهای استاد سعادت فر در مورد اسرار اذان و اقامه، در این قسمت در مورد سرّ فصول اذان، اهمیت حضور و توجه، ادب در مقابل خداوند، نسبت انسان با خدا، رفع حجاب برای ورود نزد خداوند، نحوه تلفظ الله‌اکبر و ... بحث شده و شامل عناوین زیر است. همچنین این قسمت نیز به همراه فایل ویدئویی (کلیپ تصویری دارای زیرنویس) و صوت سخنرانی می‌باشد.

  • سرّ فصول اذان.
  • فصول اذان از نزد خدای عزوجل نازل شده است.
  • نزول اذان - یاد دادن اذان به بلال.
  • پیامبر(ص) خودشان چگونه اذان می‌گفتند؟
  • اهمیت اذان و اقامه گفتن در ابتدای نماز .
  • وقتی اذان و اقامه به‌خصوص اقامه گفته می‌شود؛ حرف زدن حرام است.
  • دو رکعت نماز با حضور، باعث می‌شود گناهی میان بنده و خدا باقی نماند.
  • ارتفاع العقل و رعایت ادب در پیشگاه خداوند.
  • بی‌اعتنایی و تأخیر نسبت به نماز مخالف ادب است.
  • نسبت انسانبا خدا چیست؟
  • حضور اجازۀ ورود به حریم حرم، اجازه ذکر.
  • رفع حجاب با تکبیر - "اَللَّهُ أَكْبَرُ".
  • تشبیه رفع حجاب در حج و نماز.
  • در نماز جماعت وقتی موذن اذان می‌گوید؛ مأمومین هم اذان رو با خودشان آرام تکرار کنند.
  • نحوۀ تلفظ "اَللَّهُ أَكْبَرُ" .
  • آیا "اکبر" در "اَللَّهُ أَكْبَرُ" اسم تفضیل است؟


سرّ فصول اذان

خوب بحث ما پیرامون سر اذان و اقامه بود. در جلسات قبل معنای کلمه اذان رو خدمت شما عرض کردیم. حالا به یاری خدای عزوجل دیگه بریم سراغ سرّ فصول اذان.


فصول اذان از نزد خدای عزوجل نازل شده است.

فصول اذان از نزد خدای عزوجل نازل شده است. ​

اولاً قبل از شروع راجع به سرّ خود اذان، یه مطلب رو خدمت شما عرض بکنم و اون اینکه اذان و اقامه هردو مُنَزَّل مِن عِندِالله اند. یعنی این‌ها مستقیماً از ناحیۀ خدای عزوجل نازل شده است. و به تعبیر آیۀ قرآن: "إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ". هر چیزی در نزد ما خزینۀ اون هست. و ما با یک قدر و اندازۀ معین اون رو نازل می‌کنیم. پس اذان، مُنَزَّل مِن عِندِالله است.



 

نزول اذان - یاد دادن اذان به بلال

نزول اذان - یاد دادن اذان به بلال

حالا روایت رو بشنوید. این روایت رو منصور بن حازم عن ابی‌عبدالله علیه‌السلام ازامام صادق(ع) نقل می‌کند. می‌گوید: " لمّا هبط جبرئیل بالاذان على رسول اللّه - صلی‌الله علیه و آله و سلم- و کان رأسه فی حجر علی- علیه‌السلام". میگه درحالی‌که رسول اکرم سرشان رو بر دامن امیرالمؤمنین گذاشته بودند؛ " فاذَّنَ جبریل (ع)" جبریل (ع) اذان گفت: " فلمّا انتبه رسول اللّه - صلی‌الله علیه و آله و سلم - قال (رسول‌الله): علی سمعت؟ ". بعد وقتی‌که تمام شد رسول اکرم به امیرالمؤمنین فرمودند: یا علی، شنیدی؟ حضرت فرمودند: نعم یا رسول‌الله، بله منم شنیدم.
بعد حضرت فرمودند: حفظتَ این فصول رو حفظ کردی ؟ قال: نعم، حضرت فرمود: بلی.
پیامبر فرموند: ادع لی بلالًا، فدعا علی- علیه‌السلام - بلالًا فعلّمه. پس برو بلال رو صدا بزن و این فصول رو یاد او بده. و اون اذان بگوید. پس این فصول اذان از نزد خدای عزوجل نازل شده است.


پیامبر(ص) خودشان چگونه اذان می‌گفتند؟

پیامبر(ص) خودشان چگونه اذان می‌گفتند؟​

گاهی سؤالی مطرح می‌شود که خود رسول اکرم اذان می‌گفتند؛ چه جور می‌گفتند؟
داریم حضرت عیناً همین فصول، و وقتی به نام خودشان می‌رسید گاهی همان " أشهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُول اللَّه" رو به همین شکل و گاهی به "أشهَدُ أَنَیّ رَسُول اللَّه" هم اذان می‌گفتند.چون مُنَزَّل من عندالله است؛ خود پیامبر مامور به این اذان و شهادت میشن و عیناً شهادت میدن. پس این یه مطلبی بود که اول انسان باید توجه بکند که این اذان، مُنَزَّل است.


 اهمیت اذان و اقامه گفتن در ابتدای نماز

اهمیت اذان و اقامه گفتن در ابتدای نماز​

خود خدای عزوجل دستور داده است که مواقع نماز که فرامی‌رسد درواقع با این الفاظ اذان گفته بشود و همچنین وقت ورود به نماز. و بر همین اساس روایات متعددی است. مثلاً در روایت داریم (برخی از اون هارو عرض می‌کنم) که فرمودند: وقتی کسی اذان می‌گوید کانّه، مُلک و ملکوت با او همراهی می‌کنند و اذان می‌گویند. و همین‌جا این دستور هم به ما داده‌شده که فرمودند: من صلی باذان و اقامة"، یعنی کسی که در وقت نمازش اذان و اقامه بگوید، فرمودند: "صلی خلفه صفان من الملائکة" دو صف از ملائکه میان به اون اقتدا می‌کنند. کانّه او می‌شود امام الملائکه. در این زمینه روایات متعددی است که دیگه نمی‌خواهیم زیاد در این بخش معطل بشیم.


وقتی اذان و اقامه به‌خصوص اقامه گفته می‌شود؛ حرف زدن حرام است.
 

وقتی اذان و اقامه به‌خصوص اقامه گفته می‌شود؛ حرف زدن حرام است.

و یک روایت دیگر هم که درواقع یک دستورالعمل در این روایت گفته‌شده؛ اون روایت رو هم خدمت شما عرض کنم. این روایت از امام باقر(ع) است. حضرت فرمودند: «إِذَا أُقِيمَتِ اَلصَّلاَةُ حَرُمَ اَلْكَلاَمُ عَلَى اَلْإِمَامِ وَ عَلَى أَهْلِ اَلْمَسْجِدِ إِلاَّ فِي تَقْدِيمِ إِمَامٍ» یعنی وقتی به‌خصوص اقامه گفته شد؛ حرف زدن حرام است چه بر امام جماعت چه بر مأمومین. فقط در یکجا اجازه دادند. زمانی که امام جماعتی نیست حالا مأمومین می‌خوان یک نفر رو تعارف کنند آقا شما برو بایست نماز بخون! این اشکال ندارد. پس در وقت گفتن اذان هم و اقامه مخصوصاً، امام فرمودند: "حَرُمَ" حرف زدن حرام است. و بلکه اون موقع مستحب است که شخص وقتی اذان رو می‌شنود؛ تا اون شهادت‌ها اذان رو تکرار کند و به "حَی عَلی" که می‌رسد اونوقت ذکر" لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا" را با خودش تکرار بکند. پس این راجع به اصل اذان که مُنَزَّل من عندالله است.


دو رکعت نماز با حضور، باعث می‌شود گناهی میان بنده و خدا باقی نماند.
 

دو رکعت نماز با حضور، باعث می‌شود گناهی میان بنده و خدا باقی نماند.

 بسیار خوب حالا یه مطلب بسیار شریف و مهم دیگه اینجا عرض بکنم که در وقت این اذان، این توجه انشالله پیدا بشود.
یک روایت داریم از امام صادق(ع) - حالا این روایت من‌باب مقدمه این بحثمون هست- حضرت فرمودند: مَنْ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ يَعْلَمُ مَا يَقُولُ فِيهِمَا اِنْصَرَفَ وَ لَيْسَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذَنْبٌ إِلاَّ غَفَرَ لَهُ. یعنی" کسی که دو رکعت نماز بخواند ولی در تمام این نماز( يَعْلَمُ مَا يَقُولُ ) بداند چه می‌گوید. " اِن صَرَفَ" بعدازاینکه از نمازش خارج می‌شود " لَيْسَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذَنْبٌ" بین اون و خدا گناهی باقی نمی‌ماند. ("يَعْلَمُ ") بداند وقتی شخص اذان میگه، دل غافل باشد، در قرائت و در رکوع، نمی‌داند چه می‌گوید. چرا؟ چون حواس شخص، جای دیگری است. پس یه حضور می‌طلبد، درست؟ حالا انشاالله این مطلب رو که عرض می‌کنم، عنایت کنید که در وقت اذان بهش توجه بشود.

 

ارتفاع العقل و رعایت ادب در پیشگاه خداوند

ارتفاع العقل و رعایت ادب در پیشگاه خداوند

می‌فرمایند وقتی‌که کلاً وقت نمازها فرامی‌رسد، «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِين». گویا او فرشته وحی الهی نازل می‌شود بر دل تو، بر دل تک‌تک افراد،بعد چی می‌گوید؟ می‌گوید: " أَقِمِ‌ الصَّلاَةَ لِدُلُوکِ‌ الشَّمْسِ‌ إِلَى‌ غَسَقِ‌ اللَّيْلِ‌ وَ قُرْآنَ‌ الْفَجْرِ إِنَ‌ قُرْآنَ‌ الْفَجْرِ کَانَ‌ مَشْهُوداً "." أَقِمِ الصَّلاةَ ". اقامه کن نماز رو در این وقت‌ها. قبلاً این آیه رو در وقت بحثمان خدمت شما توضیح دادیم. بعد فرمودند: این آیه کانّه بر قلب توکه نازل می‌شود؛ اون وقت عقل تو مورد خطاب واقع میشه. که اگر خاطرتون باشد در جلسه اول خدمتون عرض کردیم: یک معنای صلوه به معنای ارتفاع العقل است. یعنی بالا آمدن عقل. بعد به عقل گفته می‌شود یا عقل: (ربک ...) - چقدر این عبارت زیباست - می‌فرماید: عقل بهت میگه که ربِ تو، تورو برای دخول بر خودش دعوت کرده. یعنی برای ورود به نزدش. (...) تو در محضر حضرتش بایستی، وقوف کنی. (...) پس ادب رو مراعات کن. 


بی‌اعتنایی و تأخیر نسبت به نماز مخالف ادب است.

بی‌اعتنایی و تأخیر نسبت به نماز مخالف ادب است.

اولاً بی‌اعتنایی نکن، نگو باشه بعداً. چون ببینید تأخیر مخالف ادب است. شما اگر یه دستوری بدید به کسی مثلاً فرزندتون، اگر او تأخیر بی اندازد؛ این تأخیر با ادب منافات دارد. پس فرمودند: (...). این ندا رو شنیدی " أَقِمِ الصَّلَاةَ" بر تو نازل شد، البته بر تو نازل شدن به وساطت نبی اکرم(ص). بر تو نازل شد. به تو دستور داد: پس (...)، دست از هر کارت بردار. ببینید و حضرات این‌چنین می‌کردند.


نسبت ما با خدا چیست؟
 

نسبت ما با خدا چیست؟

 (...) بعد فرمودند: سعی کن نسبت خودت رو هم بهش توجه کنی، تو کی هستی؟ "عَبدٌ" همین بسه. یا تو مخلوقٌ، مملوکٌ، فقیرٌ. ما فقر محضیم. فرمودند: (...) پس این نسبتت رو با خدای متعال در ذهن خودت بیاور. بعد فرمودند: اگر این کارو کردی ، (...) این حضور، یعنی این توجهی که من کی هستم، سبب ادب تو در محضر حق خواهد شد. یعنی تو اگه اول یه خودشناسی و یه توجه به خودت نکنی، مراعات ادب نمی‌کنی. اما اگر فهمیدی من عبدم و مملوکم و او ربّ است؛ اون وقت این توجه ادب ساز است و تو را به ادب وادار می‌کند.


حضور اجازۀ ورود به حریم حرم، اجازۀ ذکر
 

حضور اجازۀ ورود به حریم حرم، اجازۀ ذکر

حالا نکته بعدی. وقتی این حضور رو پیدا کردی، بعد این توجه رو پیدا می‌کنی (...) تو پشت دری، پشت در هستی. (...) می‌خواهی این در باز بشود وارد بشی. اول مطلب رو عنایت کردید؟ گفتیم خدا دعوت کرده تو را؛ (...) تو رو دعوتت کرده برای دخول بر خودش، وارد بشی. خوب دخول، ببینید اینجا کانّه حالا من‌باب تشبیه هست. (...) این شبیه اینه مثلاً می‌گویند: عرفات، اصل عرفه، امام (ع) فرمودند: به‌منزلۀ پشت در است. تو رفتی در عرفات پشت در، به امید این‌که وقت غروب در رو به روت باز کنند. چرا؟ چون مشعر حرم است. به تو اجازه ورود به حرم دادند. و بعد بهت اجازه ذکر بدن؛ که " فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ" خیلی جالبه حالا من نمی‌خواهم وارد این بحث بشم. "فَاذْکرُ‌وا اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَ‌امِ" در عرفات هیچ آیه‌ای به‌عنوان این‌که در عرفات ذکر بگویید نداریم. عرفات البته جز ارکان حج است."الحج العرفه". اما یه شیرینی و لطافتی در این آیه هست؛ که امام (ع) فرمودند: تو پشت در نشستی به امید این‌که شب در رو باز کنند و به تو اجازۀ ذکر بدن. حالا اینجا هم فرمودند: (...) خدا دعوتت کرد برای دخول، ورود.


رفع حجاب با تکبیر - اَللَّهُ أَكْبَرُ 

رفع حجاب با تکبیر - اَللَّهُ أَكْبَرُ​

تو آمدی پشت در ایستادی ، منتظری رفع حجاب بشود ، رفع حجاب، یعنی در باز بشود ، چون در خودش حجاب است . برای این‌که این در رو باز کنی "فَقُلْ اَللَّهُ أَكْبَرُ ، فَقُلْ اَللَّهُ أَكْبَرُ". که بعد فرمودند( انشالله بعد که وارد بشیم خیلی نکات ظریف و شیرینی اینجاست.) با هر تکبیری یک حجابی برداشته می‌شود. که شما در اول اذان چهار تکبیر دارید. در پایان اذان دو تکبیر دارید. در اقامه تکبیر، در پایان تکبیر، دو مرتبه قبل از تَکْبیرَةُ الْإحْرام، شش مرتبه تکبیرات افتتاحیه مستحب است. و آخرین اون تَکْبیرَةُ الْإحْرام می شود جزء ارکان نماز. که دیگه می‌خواهی آخرین حجاب و بعد وارد بشی بر حق تبارک‌وتعالی. 


تشبیه رفع حجاب در حج و نماز 

تشبیه رفع حجاب در حج و نماز​

 باز یه تشبیه بکنم؛ این تشبیه‌ها باعث می‌شود گاهی هم یه مطلب رو انسان یاد می‌گیرد هم ماندگار می کنه مطلب رو در ذهن. حالا یک‌دفعه دلمون رفت به سمت عرفات و مشعر؛ یه تشبیه دیگه هم از همون حج خدمت شما بکنم.
خوب، در عرفات که پشت در است؛ اول نشسته در زده؛ التماس کرده؛ در رو فقط باز کنند. اما در که باز شد؛ بعد اونوفت فرمودند: این میاد از روز عید با رمی، با قربانی، با حلق (سر تراشیدن)، با هرکدام از این‌ها، رفع حجابی می‌کند. برای چی؟ برای اینکه برسد به طواف حج، که طواف ملاقات است. حالا فرمودند خدا تورو دعوت کرد (...) وارد بشی، این دخول تو با تَکْبیرَةُ الْإحْرام است. اما مگر می‌شود یک‌دفعه وارد شد؟ یا تو می‌توانی یک‌دفعه به طواف حج برسی؟ می‌باید از پل عرفات بگذری؛ پل مشعر بگذری؛ وقوف مشعر بگذری؛ رمی، ذبح، حلق، حالا اجازه داری! حالا بیا به طواف حج. حالا کانّه شخص به این وقت رسید؛ اول این ندای" أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ" اگر ظهر است؛ " غَسَقِ اللَّيْلِ" اگر مغرب و اعشاء است؛ " قُرْآنَ الْفَجْرِ" اگر صبح است؛ (ببینید تمام اوقات در این آیه شریفه آورده شده است.) را شنید؛ دعوت‌نامه رسید به دستش؛ آمد پشت در؛ حالا مگر میشه به این سادگی وارد شد؟ باید حجاب‌ها برطرف بشه! بعد با همه این‌ها حجابی برطرف می‌شود.

 

در نماز جماعت وقتی موذن اذان می‌گوید؛ مأمومین هم اذان رو با خودشون آرام تکرار کنند.

در نماز جماعت وقتی موذن اذان می‌گوید؛ مأمومین هم اذان رو با خودشون آرام تکرار کنند.

 پس اینجا فرمودند: حتی در جماعت وقتی موذن اذان میگه؛ مأمومین هم که نشستن، اذان رو با خودشون آرام تکرار کنند؛ با این نیت که برای خودشون رفع حجاب بکنند. هرکسی برای خودش باید رفع حجاب بکند. که اجازه ورود به او داده بشود. بعد فرمودند: خوب، پس ‌از این تکبیرت نیت داری که بخواهی رفع حجاب کنی؟ پس " فَقُلْ اَللَّهُ أَكْبَرُ. (...) این تکبیرت رو سعی کن "اعظاما". یعنی می‌خواهی تعظیم حق تبارک‌وتعالی رو بکنی. که حالا بعد میگیم این تعظیم می‌باید چطور حاصل بشود برای من. چطوری من تعظیم بکنم؟ بعد (...) چون می‌خواهی بر او ورود پیدا بکنی؛ وارد بشی؛ نازل بشی؛ اینجا می‌باید با تعظیم او و بعد با دریافتن و توجه پیدا کردن به نسبت خودت که تو فقر محضی، با این اسباب، نزول بر او پیدا بکنی. بر او نازل بشوی. و بعد او از تو اون موقع پذیرایی بکند؛ و اجلال بکند.
بسیار خوب، پس این حقیقت درواقع اصل تشریع اذان -که مُنَزَّل مِن عِندِالله است- از این بابه.


نحوۀ تلفظ درست " اَللَّهُ أَكْبَرُ "

نحوۀ تلفظ درست " اَللَّهُ أَكْبَرُ "​

 حالا انشالله بحث بعدمون بریم سراغ خود لفظ "اَللَّهُ أَكْبَرُ" که این "اَللَّهُ أَكْبَرُ" چیه؟ ما اول معنای "اَللَّهُ أَكْبَرُ" رو بشناسیم. شما ببینید حتی در وقت گفتن این لفظ شریف، نحوه گفتن به ما تعلیم داده‌شده است.
فرمودند: سعی کنید لفظ جلاله رو با تعظیم بگویید. دهن پر بشود: " اَللَّهُ أَكْبَرُ ". و یک مسئله فقهی هم اینجا فقط اشاره بکنم. گاهی اوقات بنده می‌بینم خیلی وقت‌ها این اَللَّهُ أَكْبَرُ غلط ادا میشه(از نظر ظاهری. درواقع کلمه "هـُ" که آخر الله است این جز کلمه الله است. این ضمیری نیست که جدا باشد. یعنی باید این کاملاً ادا بشود. بعضیا اَللَّهُ أَكْبَرُ را طوری بیان می‌کنند که "هـ" آخر الله تلفظ نمیشه. نتیجه این میشه که "اَللَّهُ أَكْبَرُ" غلط و" تَکْبیرَةُ الْإحْرام" اگر با این گفته بشود اصلاً از همون اول نماز باطل است. بنابراین ببینید" اَللَّهُ أَكْبَرُ". این "هـ " با ضمه‌ای که روش دارد باید کاملاً ادا بشود؛ نه " اَللَّه أَكْبَرُ". "اَللَّه أَكْبَرُ" نیست! "هـ" آخر الله تلفظ نمی‌شود! اما "اَللَّهُ أَكْبَرُ" (با ضمۀ روی "هـ " تلفظ می‌شود) . حالا انشالله معانیشو بعد خدمتون عرض می‌کنم.


آیا "اکبر" در " اَللَّهُ أَكْبَرُ " اسم تفضیل است؟

آیا "اکبر" در " اَللَّهُ أَكْبَرُ " اسم تفضیل است؟​

 در "اَللَّهُ أَكْبَرُ"، آیا اکبر اینجا اسم تفضیله؟ نه! بلکه اگر ما بگیم اکبر، پس باید یک کبیری باشد تا اکبر باشد. مگر هست غیر او؟ بنابراین کل این لفظ "اَللَّهُ أَكْبَرُ" خودِ همین است که باید نسبت به اون انشالله توجه داشته باشیم.

خدا انشالله روزیمون بفرماید. حالا ادامه‌اش را انشالله اگر توفیق باشه جلسه بعد خدمتون عرض می‌کنم.

توصیه‌های مهم پزشکی پیاده‌روی اربعین - دکتر خیراند...
اسرار اذان و اقامه - استاد سعادت فر - قسمت دوم از ...

Related Posts