اسرار اذان و اقامه - استاد سعادت فر - قسمت دوم از هفتاد دو

اسرار اذان و اقامه - استاد سعادت فر - قسمت دوم از هفتاد دو

سلسله گفتارهای کامل استاد سعادت فر در مورد اسرار اذان و اقامه در هفتاد و دو قسمت بهمراه فایل تصویری (کلیپ تصویری دارای زیرنویس) ، صوت سخنرانی و متن آن.

این قسمت از سرّ اذان و اقامه شامل عناوین زیر می باشد:
  • خلاصه قسمت اول اسرار اذان و اقامه
     o نماز اگر ارتفاع عقل است، یعنی ارتفاع عقل نمازگزار است.
     o نماز به معنای تعظیم است و بزرگداشت.
     o قرآن نماز را برای همۀ موجودات قائل شده است.
     o اصل نماز به معنای دعا است.
  • معنای صلوات
     o این نحوه صلوات تعلیم خود پیامبر است.
  • معنای اذان
     o معنی لغوی اذان
           یک معنای لغوی اذان علم است.
           معنای لغوی دیگر اذان برداشتن مانع است.
           دیگر معنای لغوی اذان مباح گرداندن و اجازه دادن است.
           مِاذَنَه (محل اذان گفتن) یعنی محل اعلام وقت نماز.
           معنای لغوی اذان سمع و شنیدن هم هست.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ بِهِ نَسْتَعِینَ إِنَّهُ خَیْرٌ نَاصِرٍ وَ مُعِینَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلَى آلِهِ آلِ اللَّهِ وَ اللَّعْنُ الدَّائِمُ ‏عَلَى أَعْدَائِهِمْ الجمعین. الهم إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ.

 

اسرار اذان و اقامه - خلاصه قسمت اول

از جلسه گذشته به یاری خدای عزوجل بحثی را پیرامون سر اذان و اقامه در خدمتون شروع کردیم. و عرض شد که مناسب هست قبل از ورود به سرّ اذان و اقامه ، چون دیگه شروع نماز هست؛ معنای نماز که الصلوة در واقع گفته شده است، و بعد هم انشالله معنای خود اذان رو خدمت شما مطرح کنیم. که با معرفت بیشتر ورود به این بحث داشته باشیم. عرض کردم که یک معنا که برای نماز گفته شده الصلوة با "و" که وقتی نوشته می شود، عرض کردیم به معنای ارتفاع العقل، یعنی بالا آمدن عقل است. خب این مطلب رو توضیح دادیم. 


نماز اگر ارتفاع عقل است، یعنی ارتفاع عقل نمازگزار است.

نماز اگر ارتفاع عقل است، یعنی ارتفاع عقل نمازگزار است.

حالا اینجا یک نکته رو اضافه بکنم: وقتی گفته می شود الصلوة یک معنایش ارتفاع العقل است، بعد به کسی که نماز رو می خواند گفته می شود "مصلیْ". بعد مصليْ یعنی کسی که او این ارتفاع عقل رو کاّن دریافته و درک کرده و با این عقیده آمده و نماز رو شروع کرده است.


پس به تبع نماز ]که ارتفاع عقل است؛ درواقع[ ارتفاع عقل مصلیْ است. اگر خاطر مبارکتون باشه ، مثل این است که گفتیم: ارتفاع مکان، وقتی یه مکانی بالاست، یعنی ارتفاع اون کسی که در این مکان وجود دارد بالا هست. یا ارتفاع ذکر به معنای ارتفاع ذاکر است. حالا اینجا هم نماز اگر ارتفاع عقل است، پس به تعبیر دیگر یعنی ارتفاع عقل مصلیْ است. یعنی مصلی به یک آگاهی رسیده است، به یک ارتفاعی رسیده است که بعد نماز رو بجا می آورد. خوب این یک معنا بود که عرض شد. 


نماز به معنای تعظیم است و بزرگداشت.

نماز به معنای تعظیم است و بزرگداشت.

اما معنای دیگری که برای الصلوة گفته شده گفتند: "اصلها في اللغة التعظيم". فرموده اند اصل در واقع نماز در لغت تعظیم است. تعظیم یعنی بزرگ داشتن. چون وزن تفعیل، اینجا اگر یه امری را انسان بزرگ داشت و عظمت به او داد؛ می شود تعظیم. پس گفتند کلمه الصلوة به معنای تعظیم است. و بعد "وسميّت الصلاة المخصوصه صلاة لما فيها من تعظيم الرب تعالي و تقدس" . و بعد گفته شده علتی که به اون اعمال مخصوص یعنی نماز مخصوص هم گفته شده است الصلوة، چون این الصلوة تعظیم رب تبارک و تعالی است. پس مصلیْ در وقت نماز در مقام تعظیم الله عزوجل قرار می گیرد.


قرآن نماز را برای همۀ موجودات قائل شده است.

قرآن نماز را برای همۀ موجودات قائل شده است.

و حالا یه نکته جالب از این آیه شریفه استفاده بکنیم. آیه چهل و یکم سوره مبارکه نور، نماز را و الصلوة را برای همه ی موجودات قائل شده است.


"أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ ۖ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ "


می فرماید" مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ " حتی" وَالطَّيْرُ صَافَّات" این پرنده ها، بعد" كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ". خدا نماز این ها و تسبیح این ها رو می داند. بعد می فرماید نماز این ها درواقع همه این موجودات، چون اولا قبلا گفتیم تسبیح بدون معرفت صورت نمی گیرد. هرکدام یه نحوه تعظیمی نسبت به ربشون دارند. که متناسب با خودشون است. حالا نماز ما این نماز مخصوصه است. نماز آنها هم یک نماز مخصوص به خودشان هست. پس این هم یه معنای دیگری راجع به نماز.


اصل نماز به معنای دعا است.

اما معنای سومی که گفته شده، گفته شده است که نماز به معنای دعاست. و دعا یعنی درخواست. و چیزی رو که شخص طالب اون هست و اونو می خواهد. و علتی که به نماز دعا گفته شده است در واقع این درخواستی است که عبد دارد و "الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ" است. که به وسیله اون می خواهد تقرب به خدای متعال را بجوید. اینم یه معنا که گفته شده. 


معنای صلوات

معنای صلوات

و همین جا وقتی راجع به صلوات هم که گفته شده معنایی شبیه به همین داره. مثلا اینکه گفته میشه ما وقتی صلوات می فرستیم "الهم صلی علی محمد و ال محمد" دوتا معنا در این جا گفته شده است. یک معنا دارد که با توجه به اینکه گفتیم: اصل الصلوة به معنای چی بود؟ تعظیم! برای این درخواست صلوات ما هم دوتا معنا در خواست شده است. یک معناش گفته شده است: "عظمه فى الدنيا بإعلاء ذكره فى إظهار دعوته وابقاء شريعته وفى الآخرة بتشفيعه فى أمته وتضعيف أجره ومثوبته " . یک معنا که می گیم "الهم صل" یعنی خدایا ذکر حضرت رو بالا ببر. نام حضرت رو بالا ببر. و او رو عظیم بگردان در دنیا و آخرت. و در آخرت باز شفاعت حضرتش رو نصیب امتش بگردان. و اجر او و پاداش او را بزرگ بکن ، این یه معنا .

خدایا ذکر و نام حضرت رو بالا ببر. و او را در دنیا و آخرت عظیم بگردان. ودر آخرت شفاعت حضرتش را نصیب امتش بگردان. و اجر او و پاداش اورا بزرگ بکن.


اما معنای دیگری که شاید مناسب تر باشد با این صلوات، فرمودند:" لما أمرنا الله سبحانه بالصلاة " فرمودند : چون خدای عزوجل ما را امر فرموده به صلوات بر پیامبر(ص)، همان آیه ی شریفه"إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ ..." ببینید امر است "صلو علیه". حالا چون خدای متعال ما رو امر به صلوات فرموده؛ بعد دارد که "ولم نبلغ قدر الواجب من ذلك" می گویند : ما قابل هستیم؟ چقدر ما بالا بیاییم که بتونیم صلوات بر پیامبر داشته باشیم؟ این نکته بسیار ظریفی است. من چی بیام عرض بکنم راجع به صلوات بر پیامبر؟ خوب، چون خودم رو عاجز می بینم، بعد میام چه می کنم؟ می گم: " أحلناه على الله". خدا من این رو واگذار به خودت می کنم. من نمی تونم صلواتی بر پیامبر داشته باشم و آلش. بعد چی می گیم؟ بعد میگیم "الهم صل" خدایا خودت صلوات بفرست. اونی که لایق اون هست خودت صلوات بفرست. پس من قابل صلوات فرستادن نیستم. 

خدایا خودت آن صلواتی را که شایسته ی حضرت هست تو بفرست.


یه مرتبه دیگر عنایت بفرمایید. خدای سبحان در آیه شریفه فرمود: "صلو" خودتون صلوات بفرستید! من چه جوری صلوات بفرستم؟ " ولم نبلغ قدر الواجب من ذلك" من که هرگز نمی تونم به این مقدار و قابلیت برسم که بر اول ما خلق الله من صلوات داشته باشم. پس اون را واگذار به خود خدا می کنم و بعد می گم:" اللهم صل". خدایا خودت اون صلواتی که شایسته ی حضرت هست تو بفرست. اونوقت ما امر خدا رو، با درخواست از خود خدای سبحان اجابت می کنیم. و می گیم : "اللهم صل...". 


این نحوه صلوات تعلیم خود پیامبر است.

این نحوه صلوات تعلیم خود پیامبر است .

البته این هم از خود رسول اکرم است؛ که وقتی آیه ی شریفه نازل شد؛ خوب اصحاب این رو درک می کردندکه ما چجوری صلوات بفرستیم بر شما؟ بعد آمدند خدمت رسول اکرم (ص) عرض کردند که آقا ما چگونه صلوات بفرستیم؟ بعد حضرت فرمودند اینطوری صلوات بفرستید. این نحوه صلوات تعلیم خود جناب رسول اکرم است در حقیقت. پس ببینید یک معنای صلوات هم به معنای دعاست. بسیار خوب این راجع به معنای صلوات. 


معنای اذان

حالا بریم سراغ معنای خود اذان، ببینیم اذان به چه معناست؟ خدمت شما عرض کنم اذان یه معنای لغوی دارد و یک معنای ظاهری و اصطلاحی در ظاهر و یک معنای باطنی. در واقع سه معنا برای اذان هست در حقیقت.

معنای اذان


معنی لغوی اذان


       یک معنای لغوی اذان علم است.

یک معنای لغوی اذان علم است.
حالا معنی لغوی رو از اول شروع کنیم. کلمه اذان، از ماده ی اذن است. و اذن در لغت، یک معنای او علم است، اذن به معنای علم. و جالبه این معنا در قرآن کریم بکار برده شده. که ماده اذن استعمال شده و به معنای در واقع علم است. مثلا گفته شده است:
" فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ " کسی که ربا می خورد وهمون در واقع فرع می گیره یا فرع میده. خدای سبحان می فرماید: "فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ " این " فَأْذَنُوا" از ماده علم به معنای اعلام جنگ بکنید با خدا و رسول او . کسی که ربا می ده و ربا می گیرد؛ خدا میگه این به معنای اعلام جنگ با خداست! ببینید اعلام از ماده ی علم، اعلام کردن، علم دادن، آگاهی دادن. 

یا آیه شریفه دیگر می فرماید: که "وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ" راجع به برائت از مشرکین می فرماید "وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ". یعنی این یک اعلامی است از ناحیه خدای سبحان. و یه آیه شریفه دیگر داریم که : "وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ..." باز این جا هم به همون معنای علم به کار برده شده است. یا آیات شریفه دیگر که در اون ماده ی اذن به کار رفته و به معنای علم است. پس اذان به معنای اعلام، آگاهی دادن، علم دادن در واقع. این معنای لغوی.


معنای لغوی دیگر اذان برداشتن مانع است.

معنای لغوی دیگر اذان برداشتن مانع است.

اما معنای دیگری که برای اذن گفته شده است، یعنی ارتفاع المانع، برداشتن مانع. و به تعبیر دیگری همون معنای " اجازه" ای که بین خود ما گفته می شود . این که قرآن فرمود: " فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ" اِذن داد خدای سبحان؛ یعنی مانع رو برداشت. یا وقتی که از شما اِذن میخواهند شما بهشون اِذن میدی یعنی مانع رو برمی دارید. پس اینهم یه معنای دیگه برای اذن.


حالا ! اینجا اذان، باز به این معنا، یعنی به معنای ارتفاع المانع، یه معنای شریفی پیدا می کند، یعنی این وقت، وقتی است که موانع برداشته شده و در واقع اون وقت تجلیات حق است. که حالا اون بحث سرّ وقت رو خدمت شما گفتیم، وقت ظهر، وقت تجلی حق با مقام احدیت است؛ یعنی این دیگه الان وقت این موانع برداشته شد. مردم حواستون باشد که این فرصت رو از دست ندهید. پس اینم یه معنا برای اذان. 


دیگر معنای لغوی اذان مباح گرداندن و اجازه دادن است.

دیگر معنای لغوی اذان مباح گرداندن و اجازه دادن است.
خدمت شما که عرض می شود؛ معنای دیگری که حالا برای اذن گفته شده؛ به معنای همان "مباح گرداندن" یا به یک معنا "اجازه دادن" ، شما می گید که، مثلا فرض کنید اذن دادم یه کار رو انجام بدهی، یعنی مباح کردم برای تو. اشکال ندارد. اجازه داده شد.

حالا راجع به اون معنای اول که عرض کردم به معنای در واقع از ماده ی علم است به معنای اعلام ] یک معنای اذان علم است [ ، یه آیه ی شریفه دیگر رو حالا فراموش کردم اینجا خدمت شما عرض بکنم، که معنای جالبی است که قرآن می فرماید: "وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ ". خدا به حضرت ابراهیم(ع) دستور میدهد: "أَذِّن"! ، أَذِّن یعنی اعلام کن! اعلام بکن به مردم برای حج. که بعد داریم: "و وقف ابراهیم بالمقام فنادی ایها الناس اجیبوا الله". بعد حضرت ابراهیم(ع) اومد روی اون سنگ که مشهور است به مقام ابراهیم ایستاد؛ یا بر کوه ابوقبیس، و صدا زد: " ایها الناس اجیبوا الله". اجابت کنید خدا را. "یا عباد الله اطیعوا الله" اطاعت کنید خدارا. "یا عباد الله اتقوا الله". این چند تا عبارت رو حضرت ابراهیم (ع) اعلام کرد.

و بعد "فوقرت فی قلب کل مؤمن، و مؤمنة". داریم که این کلام حضرت ابراهیم(ع) در قلب هر مومن و مومنه ای که در واقع در عالم زرع و عالم روح بودند قرار گرفت. و این رو خلاصه "فاجابه من فی الاصلاب" و جواب دادند همه اونهایی که ولو در صلب ها بودند و هنوز در عالم ارواح بودند: "ممن کتب له الحج". بعد فرمودند: "فکل من حج فهو ممن اجاب ابراهیم علیه السلام". فرمودند هر کس که در طول عمرش حج بجا می آورد این جزء اونهایی است که دعوت حضرت ابراهیم(ع) رو اجابت کرده است. و شنیده است در واقع.


معنای لغوی اذان سمع و شنیدن هم هست.

معنای لغوی اذان سمع و شنیدن هم هست.
بسیار خوب! خدمت شما گه عرض می شود؛ البته معانی دیگری هم برای اذن گفته شده. از جمله به معنای سمع و شنیدن هم هست. که علت اینکه عرب به گوش میگه "اُذن" چون انسان در واقع با این عضو می شنود و استماع می کند.


مِاذَنَه (محل اذان گفتن) یعنی محل اعلام وقت نماز.

مِاذَنَه (محل اذان گفتن) یعنی محل اعلام وقت نماز.
و نکته آخر که حالا در این معنا عرض بکنم؛ علتی هم که به محل اذان گفتن هم گفته می شود "مِاذَنَه" حالا یا "مَاذَنِه" که گفته شده؛ ولی بعضیا می فرمایند صحیحش "مِاذَنَه" هست؛ "مِاذَنَه" یعنی محل اعلام وقت نماز. که حالا همون مناره هایی که در مساجد ساخته می شود؛ اینها در واقع "مِاذَنَه" هستند که محل اعلام وقت نماز است.

خوب! اینها در واقع معانی لغوی بود که برای اذان گفته شده. حالا انشاالله جلسه بعدمون بریم سراغ اون معنانی ظاهر و باطنی که راجع به اذان گفته شده.
حالا روایاتی هم در باب اذان و فضیلت اذان هست؛ که حالا انشالله در جلسه آینده روایت بسیار جالبی است. انشالله خدمت شما عرض می کنم. که راجع به فضیلت گفتن و مخصوصا فضیلت موذنی که اذان را می گوید روایات متعددی داریم. خدا انشالله روزیمون بفرماید.

]سوال[ بله ... نه اون معنای کلی اون هست. و هر جزئی از نماز سرّ خاص خودش را دارد.


"سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ... "

اسرار اذان و اقامه - استاد سعادت فر - قسمت سوم از ...
اسرار اذان و اقامه - استاد سعادت فر - قسمت اول از...

Related Posts