ویژه نامه غدیر (بخش اول):

ویژه نامه غدیر (بخش اول):

مقدمه:

​طبق فرمایش پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) در خطبه غدیر موضوع ولایت حضرت علی علیه السلام باید تا هنگام رستاخیز نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شود. در راستای انجام این وظیفه شرعی به بررسی وقایع غصب خلافت و امامت پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) از زبان امیرالمؤمنین علی علیه السلام که در خطبه "شقشقیه " نهج البلاغه به آن اشاره شده می پردازیم. سپس بحث های روایی و تاریخی را در این مورد عنوان مینماییم. نکته قابل توجه،تعابیر امام علی علیه السلام راجع به غاصبین خلافت و احادیث متواتر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله (به روایت عامه و شیعه) در برتری امام علی علیه السلام نسبت به بقیه اصحاب در علم، قضاوت و حکومت است. به امید آنکه با مطالعه و تأمل در این خطبه،نکات مفیدی به دست آورده و توانسته باشیم، گامی در راه روشنگری افکار مسلمانان برداریم.


ماجرای غصب خلافت و امامت از زبان امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:

​امام علی علیه السلام پس از سالها صبر و سکوت (در ماجرای غصب خلافت) موقعیت را برای آشکارسازی برخی حقایق در مورد انحرافی که در اسلام به واسطه حضور غاصبین در مسند خلافت ایجاد شده بود، مناسب دیدند و در خطبه شقشقیه به شیوایی و به ترتیب به ماجرای خلافت پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرداخته و مصیبت هایی که جامعه اسلامی به واسطه غصب خلافت و انحراف از ولایت و امامت راستین به آن دچار شد را تشریح می فرمایند. مصیبت هایی که به تعبیر امام علیه السلام باعث پیری هر خردسالی می شود. در سر آغاز بحث،به ماجرای خلافت ابابکر می پردازیم.


الف:ماجرای خلافت خلیفه اول در خطبه شقشقیه:

"آگاه باشد،به خدا سوگند که فلان (خلیفه اول) خلافت را چون جامه ای برتن کرد و نیک می دانست که پایگاه من نسبت به آن چونان محور است به آسیاب. سیل ها از من فرو می ریزد و پرنده را یارای پرواز به قله رفیع من نیست. پس میان خود و خلافت پرده ای آویختم و از آن چشم پوشیدم و به دیگر سو گشتم و رخ برتافتم. در اندیشه شدم که با دست شکسته بتازم یا بر آن فضای ظلمانی شکیبایی ورزم، فضایی که بزرگسالان در آن سالخورده شوند و خردسالان به پیری رسند و مؤمن همچنان رنج کشد تا به لقای پروردگارش نائل آید. دیدم،که شکیبایی در آن حالت خردمندانه تر است و من طریق شکیبایی گزیدم،در حالیکه،همانند کسی بودم که خاشاک به چشمش رفته و استخوان در گلویش مانده باشد می دیدم،که میراث من به غارت می رود. تا آن نخستین (خلیفه اول) به سرای دیگر شتافت و مسند خلافت را به دیگری واگذاشت." 

سؤالی که به ذهن می آید این است که آیا مردم خبر از دریای عمیق علم حضرت نداشتند که ایشان مجبور به ذکر حقایق در مورد خود بشوند؟؟! وقتی به اسناد مورد تأیید سنی و شیعه مراجعه می کنیم میبینیم که احادیث بسیار معتبری از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل گردیده است که علی علیه السلام عالم ترین مردم و در امر قضاوت و حکومت لایق ترین آنان است. اما چه می شود که پس از پیامبر تمام این سخنان فراموش می شود؟! سؤالی است که تاریخ از مسلمانان صدر اسلام دارد.


احادیث نقل شده از پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد علم و فضیلت علی علیه السلام :

​در ذیل به برخی احادیث نقل شده از پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد علم و فضیلت علی علیه السلام در امر قضاوت و خلافت و تأیید شده توسط اهل سنت از کتاب "مناقب خوارزمی" می پردازیم و قضاوت را به شما می سپاریم. 

1."ابو سعید خدری" می گوید: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

"قوی ترین قاضی در میان امت من،علی بن ابی طالب است."

2.سلمان از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که فرمودند: 

"داناترین فرد در میان امتم پس از من علی بن ابی طالب علیه السلام است."

3."عبدالله بن مسعود" می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

"من شهر علمم و علی باب آن است.هرکس علم و دانش را می خواهد باید از باب آن وارد گردد." 

5."ابوحمراء" می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: 

"هرکس می خواهد به دانش آدم، و فهم و درک نوح، و زهد یحیی بن زکریا ، و قاطعیت و شجاعت موسی بن عمران نظر بیندازد باید علی بن ابی طالب علیه السلام را بنگرد." 

6."انس بن مالک" می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: 

"ای انس برای وضوی من آب بریز. " آنگاه برخاسته دو رکعت نماز گزارد و سپس فرمود:" ای انس، نخستین کسی که از این در بر تو وارد میشود، امیر مؤمنان، آقای مسلمانان ،پیشوای عابدان نورانی ، وصی خاتم پیامبران است."  من (با خودم) گفتم: خداوندا؛ مردی از انصار را قرار بده، ولی این عقیده را پنهان نمودم، در همین حال علی علیه السلام وارد شد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:" او کیست ای انس؟ " گفتم :علی است. حضرت با شادمانی برخاسته، او را در آغوش کشید،آنگاه بر عرق چهره خود دست کشید، بعد عرق چهره علی علیه السلام را بر چهره خود مالید. در این حال علی علیه السلام گفت: ای رسول خدا میبینم کاری با من کردی که پیش از این نکرده بودی؟ فرمود:" چرا نکنم،در حالیکه تو از طرف من اهداف من را پیاده می کنی،صدای مرا به مردم می رسانی، و پس از من در اختلافات مردم راه حق را روشن می سازی؟" و فرمود: "برای هر نبی وصی و وارثی هست و همانا علی وصی و وارث من است." 

7."علقمه" از "عبدالله" نقل می کند که گفت: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از نزد "زینب دختر جحش" بیرون آمده ، به خانه "ام سلمه" رفت. هنوز چیزی نگدشته بود که علی علیه السلام آمده، آرام در زد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم متوجه شد ولی ام سلمه آن را نفهمید. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود:" برخیز و در را به رویش باز کن." ام سلمه گفت: ای رسول خدا؛ او کیست که به این حد رسیده که من برایش در را باز کنم ؟ آنگاه به من نگاه بیاندازد در حالیکه همین دیروز آیات الهی درباره من نازل گشته است. حضرت همانند انسان خشمگین به او فرمود: " همانا طاعت پیامبر،طاعت خداوند است و سرپیچی از پیامبر سرپیچی از خداوند می باشد. پشت در مردی ایستاده است که نادان و جاهل نیست، خدا و پیامبرش را دوست دارد، و خدا و رسولش نیز او را دوست می دارند." من در را گشودم. او دو ستون در را گرفت، آنقدر درنگ کرد طوریکه (نه صدایی شنیده می شد و نه حرکتی، تا من به سوی پوشش خود رفتم). آنگاه او اجازه گرفته، وارد شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: "آیا او را می شناسی؟" گفتم : آری، او علی بن ابی طالب است. فرمود:"راست گفتی. شادابی او از شادابی من،گوشتش از گوشت من،و خونش از خون من است.او درب دانشم می باشد. بشنو،و شهادت بده (که) او کشنده عهد شکنان و ستمگران، و بیرون روندگان از دین، پس از من می باشد. بشنو، و شهادت بده (که) او-به خدا سوگند- زنده کننده آیین من است. بشنو و شهادت بده (که) اگر بنده ای هزار سال پس از هزار سال میان رکن کعبه و مقام ابراهیم خدا را عبادت کند،آنگاه خداوند را در حالیکه نسبت به علی (علیه السلام) کینه دارد ملاقات نماید،خداوند روز قیامت او را به رو در آتش می افکند."

8- "ابوذر غفاری" می گوید: در بقیع با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودیم که فرمود: 

"به آن کس که جانم در دست اوست سوگند، در میان شما مردی است که پس از من بر اساس تاویل ( و اجرای عملی) قرآن با مردم نبرد می کند - در حالیکه آنان (به ظاهر) به توحید شهادت می دهند- همچنان که من با مشرکین به خاطر نزول قرآن نبرد نمودم. این نبرد و مبارزه بر مردم گران میاید تا جایی که بر ولی خدا طعنه و زخم زبان می زنند، و از کارش اظهار نارضایتی می کنند، همچنان که حضرت موسی علیه السلام از جریان کشتی، کشتن پسر بچه، و برپایی دیوار اظهار نارضایتی نمود. در حالیکه سوراخ کردن کشتی، کشتن پسر بچه و برپایی دیوار مورد رضایت خداوند بود، ولی موسی آن را خوش نداشت."

ابوذر می گوید منظور حضرت از آن مرد علی بن ابی طالب علیه السلام بود.

9."حرث اعور" پرچم دار علی علیه السلام می گوید : به ما خبر رسیده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در میان گروهی از یارانش فرمود:

" فردی چون حضرت آدم در دانش و حضرت نوح در فهم و درک، و حضرت ابراهیم در حکمت را نشانتان می دهم." 

چیزی نگذشت که علی علیه السلام پدیدار شد. ابوبکر گفت: ای رسول خدا؛ یک فرد را به سه پیامبر سنجیده ای!!خوشا به حالش !! او کیست ای رسول خدا؟ 

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:"ای ابوبکر تو او را نمی شناسی؟" ابوبکر گفت: خدا و پیامبرش آگاه ترند. فرمود:"اوابوالحسن علی بن ابی طالب است." ابوکر در این حال گفت: بَه بَه، به تو ای ابوالحسن،کجا چون تو یافت می شود ای ابو الحسن!! 

10."سلیمان احمسی" از پدرش، از حضرت علی علیه السلام نقل می کند که فرمود:

" به خدا سوگند، آیه ای نازل نشد مگر اینکه دانستم در مورد چه چیزی نازل شد و کجا نازل شده است، همانا پروردگارم به من قلبی عاقل، و زبانی پرسنده عطا فرموده است." 

11."ابوبختری" می گوید: علی علیه السلام را در حالیکه شمشیر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را حمایل کرده، عمامه او را بر سر گذاشته، و انگشتر آن حضرت را در دست کرده بود دیدم که بر منبر نشسته، فرمود:

" قبل از اینکه مرا از دست بدهید از من بپرسید. همانا میان دو بال من دانش فراوانی نهفته است.این مخزن دانش پاک و گواراست.این از دهان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم است.این چیزی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن را به خورد من داده است بدون اینکه بر من وحی گردد. اگر برای من بساطی پهن شده، در آن بنشینم؛ برای اهل تورات بر اساس توراتشان فتوا می دهم ، و برای اهل انجیل با انجیلشان، تا جایی که خداوند تورات و انجیل را به سخن بیاورد که بگویند: علی راست می گوید، او بر اساس آنچه که در من نازل شده، فتوا داده است، شما کتاب خدا را می خوانید، آیا تعقل نمی کنید؟" 

12.از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل است که فرمود:

" ...خداوند علی را رحمت کند. بار خدایا هرجا علی می گردد، حق را همراه او بگردان."

13."ابولیلا" می گوید: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

" به زودی پس از من آشوب خواهد شد.وقتی چنین شد، با علی بن ابی طالب علیه السلام باش، که او جدا کننده میان حق و باطل می باشد." 

14."عبدالله بن عمر" می گوید:رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: 

"کسی که از علی جدا شود از من جدا شده است و کسی از من جدا شود هر آینه از خداوند عزیز و جلیل جدا شده است."

15."ابو ایوب انصاری" می گوید از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که به عمار بن یاسر می فرمود:

" ای عمار! گروهی سرکش تو را می کشند در حالیکه تو با حق هستی و حق با تو است. ای عمار! هرگاه دیدی علی به یک سوی رفت و مردم به سوی دیگر، تو با علی برو و مردم را واگذار؛ چرا که او تو را به گمراهی نمی کشاند و از هدایت بیرون نمی نماید.ای عمار! کسی که برای یاری علی علیه السلام بر علیه دشمنش شمشیر برکشد، خداوند متعال لباسی از مروارید بر او می کند، و کسی که بر علیه علی علیه السلام شمشیر برکشد خداوند روز قیامت لباسی از آتش بر او می پوشاند."

متأسفانه با این همه اشارات صریح پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در تأیید علم و توانایی علی علیه السلام خلافت از مسیر اصلی و حقیقی خود فاصله گرفت.

ادامه مطلب را از لینک زیر بخوانید:

ویژه نامه غدیر بخش دوم

ویژه نامه غدیر(بخش دوم):
عید قربان بر تمامی مسلمانان جهان تبریک و تهنیت باد

Related Posts