بازتاب باورهای دینی در منظومه "حیدربابایه سلام" استاد شهریار

shahriyar

27 شهریور ماه، سالروز وفات استاد شهریار می باشد که به پاس خدمات ارزشمند ایشان در اعتلاي فرهنگ و ادب ايران،‏‏ این روز با تصويب شوراى عالى انقلاب فرهنگى " روز ملى شعر و ادب " نامگذاری شده.

یکی از آثار معروف استاد شهریار، منظومه "حیدربابایه سلام" می باشد که به زبان آذری فرهنگ و زندگی مردم آذربایجان در آن نقش بسته است. که در آن علاوه بر آداب و رسوم و عادت‌هاي عاميانه مردم ، طبيعت و زيبائي‌هاي آن ، ارزشهاي اخلاقي، مسائل و معضلات اجتماعي به طور برجسته از اعتقادات باورهای دینی مردم نیز سخن به میان رفته است. چراکه ‎ شاعر به دليل انتصابش به خاندان مقدس سادات و رشد در محيطي كاملاً مذهبي، در اين منظومه بسان ساير اشعارش تاثير زيادي از باورهاي ديني گرفته است. شاعري كه از دوران كودكي با قرآن مانوس مي­باشد، بالطبع زندگي شعري‌اش نيز تحت‌الشعاع مفاهيم ديني قرار خواهد گرفت. وي در اين قلمرو گاه خاطرات خود را از برگزاري مراسم مذهبي مانند بدرقه زائرين كربلا، مناجات روحاني روستا و دسته های عزاداری حسینی و ... يادآور مي‌شود و گاهي با پند و اندرز، مردم را به دوري از وسوسه شيطان فرا مي‌خواند و يا با ابراز نگراني و انتقاد نسبت به كم‌رنگ شدن جنبه‌هاي مذهبي زندگي مردم، آنان را به تلاش در جهت احياي ارزشهاي ديني دعوت مي‌كند:

بند 118: شيطان بيزديم قبله ميزي چوندروب

آللاه ديين يولدان بيزي دوندروب

ايلانلي چشمه‌يه بيزي گوندروب

منت قويور كي آرخنيز نهر اولوب

بيز گوروروك سولار بيزه زهر اولوب

ترجمه: شيطان، بِدورمان كند از قبله‌گاه خويش

تا در كشد، به فتنه‌گري، سوي راه خويش

زان پس برافكند به پر از مار چاه خويش

منت نهد كه جوي مرا نهر كرده است

بينم عيان كه نهر مرا زهر كرده است

و نمونه‌هاي زير نيز نشانگر تاثير شاعر از سرگذشت شخصيت‌هاي مذهبي است:

بند 13: گؤز ياشينا باخان اوًلسا، قان آخماز

انسان اوًلان خنجر بئلينه تاخماز

آمما حئييف كوًر توتدوغون بوراخماز

بهشتيميز جهنم اوًلماقدادير!

ذي‌حجه‌ميز محرم اوًلماقدادير!

ترجمه: بر اشك چشم خلق اگر باشد التفات

رنگين ز خون نمي‌شود اين چهره حيات

خنجر نبندد آن كه اصيل است و پاكذات

ما را، بهشت، رنگ جهنم گرفته است

ذيحجه‌مان هواي محرم گرفته است

در مصرع آخر این بند از شعر در خصوص جمله ذيحجه ميز محرم اولماقدادير (ذيحجه مان در حال محرم شدن است) با استفاده از صنعت بديعي تلميح به واقعه كربلا و امام حسين (عليه السلام) اشاره دارد و يا اين بند از شعر که الها گرفته از داستان حضرت يوسف (ع) مي باشد:

بند 78: حيدربابا، چكدين مني گتيردين

يوردوموزا، يوواميزا يئتيردين

يوسيفيوي اوشاق ايكن ايتيردين

قوجا يعقوب! ايتميشسم ده تاپيبسان

قووالاييب، قورد آغزيندان قاپيبسان

ترجمه: حيدربابا، كشيدي‌ام آخر به سوي خويش

برگشت آبِ رفته دوباره به جوي خويش

گم كردي ار چه يوسف خود را به كوي خويش

يعقوب پير من! تو بدان همت سترگ

دريافتي مرا، و رهاندي ز كام گرگ

زندگینامه مختصر استاد شهریار

سيد محمد حسين بهجت تبريزي"، متخلص به "شهريار"، فرزند "حاج ميرآقا خشگنابي" ، از بزرگان شعر و ادب ايران و خالق "علي اي هماي رحمت"، "افسانه شب"، "سهنديه"، "حيدربابايه سلام"، "هذيان دل"، "اي واي مادرم"، "صداي خدا" و دهها سروده نغز و ناب ديگر مي­باشد و در بين ادب­دوستان و علاقمندان به "حافظ زمان" شهرت دارد. وي در سال 1285 هـ. ش.در تبريز متولد شد. زادگاه اصلي خانواده او يكي از روستاهاي آذربايجان شرقي به نام روستاي "خشگناب" است. شهريار ايام كودكي را كه مصادف بود با انقلاب مشروطيت در روستاي" شنگل‌آباد"، "قيش‌قرشاق" و "خشگناب"به سر برد. "زندگی روستایی در ذهن محمد حسین اثر عمیق به جا گذاشت. تاثيري که در برجسته­ ترین سروده­هایش، بالاخص منظومه "حيدربابايه سلام"‏، "هذيان دل" ‏و ... به روشنی نمایان است. او تا ده سالگی در ده "خشگناب" ماند و در گردشهای کودکانه در عالم خواب و بیداری همراه کوچ ایل، کوهستانها را زیر پا می­گذاشت، با روستائیان در دشتها، طبیعت آزاد را تجربه می کرد و تجربه می اندوخت. (مشرّف‏، 234:1385)

وي اولين شعر خود را به زبان مادري در سن چهار سالگي سرود و تحصيلات را با قرائت گلستان سعدي و نصاب در مكتب آن روستا و همچنين پيش پدر شروع كرد و در مدارس "متحده" و "فيوضات" تبريز تحصيلات متوسطه را سپري كرد و در همين ايام با ادبيات عرب و زبان فرانسه آشنايي كامل پيدا كرد‏.‏

سال ‏1299 ‏شمسي مصادف با ورود شهريار به تهران بود, شهري كه سرنوشت و آينده وي را به گونه­اي ديگر رقم زد‏ و پس از يك سال كه در مدرسه دارالفنون به تدريس پرداخت‏، به سرعت وارد مدرسه عالي طب شد و پنج سال در آن جا تحصيل كرد‏.‏ ولي در اواخر اين دوران، تحصيل‌ طب‌ را رها كرد و به‌ شاعري ‌روي‌ آورد و سرانجام پس از هشتاد و دو سال زندگي شاعرانه پربار و افتخارآميز در ۲۷ شهريور ماه ۱۳۶۷ ديده از جهان بست و پيکر مطهرش در مقبره الشعراي تبريز که مدفن بسياري از شعرا و هنرمندان آن ديار است به خاک سپرده شد.

[1]

عاشيق‌دئيه‌ر: بير نازلي يار واريميش

عشقيندن اودلانيب، يانار واريميش

بير سازلي- سؤزلو "شهريار" واريميش

اودلار سؤنوب، اونون اودو سؤنمه‌ييب

فلك چؤنوب، اونون چرخي چؤنمه‌ييب

"عاشق"، ترانه‌ گو كه: يكي طُرفه يار بود

وز عشق او هماره دلي بي‌قرار بود

آن كو به مُلك ساز و سخن "شهريار" بود

آتش گرفت، جانش و خود بنده شد به عشق

"هرگز نميرد آن كه دلش زنده شده به عشق" (بند125)

وي در طول حيات پربارش با سرودن دهها غزل، قصيده، قطعه و مثنوى به زبان هاى فارسى و آذرى درخششى نوين در ادبيات معاصر اين مرز و بوم ايجاد کرد. وي بيش از‏28000 ‏بيت شعر به زبان فارسي و در حدود 3000‏ بيت به زبان تركي آذري سروده است‏ و منظومه "حيدربابايه‌ سلام" كه تجلي عشق شهريار به فرهنگ و مردم آذربايجان است؛ معروف‌ترين و شگفت‌انگيزترين آنهاست، و استاد، شهرت پرآوازه‌ خود را تا حد زيادي، مديون اين شاهكار مي­داند. تابدانجا که با شكسته‌نفسي خاصي، در بندي از شعر حيدربابا مي‌گويد:

... سن‌ده، ياخشي سيمرغ ائتدين مگسي

سانكي قاناد وئردين يئله، نسيمه

هر طرفدن سس وئرديلر سسيمه

... سيمرغ شد به يُمن تو اين ناتوان مگس

گويي نسيم از نفست بال و پر گرفت

پاسخ به نعره‌هاي خود، اين شير نر گرفت (بند111)

"شهرت شهريار، مرزهاي داخلي ايران را در نورديده و اكنون در اغلب كشورهاي جهان شخصيتي شناخته شده مي­باشد‏. ‏تمام كشورهايي كه ترجمه قطعه‌اي از سروده‌هايش رفته است، هنر و انديشه او را مي‌ستايند و ياد و خاطرش را زنده نگاه مي‌دارند. در كشورهايي همچون جماهير ماوراي قفقاز و آسياي مركزي خيابانها, سالن­هاي نمايش، پارك ها و ديگر اماكن عمومي را به نام شهريار نام‌گذاري شده است‏.‏"­


[1] - در گنگره جهانی بزرگداشت استاد که به مناسبت صدمین سالگرد تولد ايشان در سال 1385 برگزار شد، در خصوص ثبت مقبره الشعرا در رديف آثار فرهنگي تاريخي جهان در يونسكو ، ثبت روستاي خشكناب ، كوه حيدر بابا در رديف آثار ملي ايران وتعيين حريم حفاظتي اين دو اثر‏‏، بازسازي و مرمت اين روستا و تدوين برنامه جامع گردشگري منطقه تاکید فراوان گردید.( تبريز- خبرگزاري كار ايران)

زندگینامه مختصر امام محمدتقی (ع) (به مناسبت سالروز...
دحوالعرض

Related Posts